سال 92 می گفتیم: اگر رئیسی رأی بیاورد و برکنار شود و مردم طعم خوشی را بچشند، همه خواهند فهمید که 40 سال بدبختی آنها زیر سر طیف اصلاحات بوده.
خدا نخواست این نتیجه را بگیریم.
در عوض انگار خدا این بار خواسته نتیجه ی دیگری بگیریم! آن چه نتیجه ای است؟
حالا که به لطف رأی ندادن طبقه ی اشرافیت و عزلت گزیدن آنها، تیم اشرافیت نسبتاً از کار برکنار شد و طبقه ی مستضعفین قدرت بیشتری پیدا کردند، می توانیم چشم انتظار روزی باشیم که با بهبود وضع کشور و اصلاح امور به نفع مستضعفین، دست بی برکت طبقه ی اشرافیت برملا شود. آن وقت این نتیجه را می گیریم که همه ی مشکلات از رأی دادن های غرض آلود طبقه ی اشرافیت آب می خورده است. چهل سال بیچارگی ما به خاطر غلط رأی دادن عده ای بوده که ما اسمشان را «شهروند» می گذاشتیم. افرادی ترسو که بادِ ترس از دشمن و ترس از سایه ی جنگ و ترس از کم شدن صفرهای حساب های بانکی شان، آنها را به این سو و آن سو وارونه می کرده و هدایت نتیجه ی انتخابات هم به دست بی برکت همان ها بوده است.
شاید در این چهله ی دوم انقلاب خدا خواسته باشد که ما این نتیجه را بگیریم.
به امید روزی که شاهد غلبه ی مستضعفین بر مستکبرین داخلی و خارجی باشیم.
درباره این سایت