مردم این خطه در جریانات پیش از ظهور جایگاه «زمینه سازی و مقدمه چینی» دارند (یوطئون للمهدی سلطانه/در منابع اهل سنت). یعنی قرار است زمینه را برای استقرار حکومت حضرت حجت (عج) آماده کنیم. اما این زمینه سازی در جلوه های نظامی و مالی و امثال آن خلاصه نمی شود! یکی از ابعاد مهم زمینه سازی، زمینه سازی فکری و فراهم آوردن بستر پذیرش این قیام منحصر به فرد است.
از جمله ی زمینه های فکری که ما در اثر خمودگی هزار ساله ی پس از دوران رسالت، نسبت به آن خو گرفته ایم و به خواب غفلت فرو رفته ایم، جهانی فکر کردنی است که از شاخصه های مهم رسالت بوده است و پس از آن به فراموشی سپرده شده است.
در دعای ندبه، با توجه به آیات قرآن کریم، به یک کار نیمه تمام اشاره می شود که از اهداف اصلی رسالت بوده است و تا کنون محقق نشده است.
کار با نصرت و یاری خاص خدا شروع می شود (ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلَائِکَتِکَ) و شروع موفقی رقم می خورد.
اما چشم انداز هدف در همین حد خلاصه نمی شود و بنا بر این است که این دین جهانی بشود، و این وعده ی قطعی خداوند است (وَ وَعَدْتَهُ أَن تُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ).
این تکلیف و وظیفه در زمان پیامبر و حتی پس از ایشان در زمان حضرت علی و دیگر ائمه (علیهم السلام) به انجام نرسید (وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِینَ، یَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ، لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ)
اما این معنایش این نیست که خدا خلف وعده کرده باشد یا پیامبر دروغ گفته باشد (وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا، وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ، وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
جریان ظهور همین اتمام کار نیمه تمام است و اینجاست که ضرورت قیام حضرت حجت روشن می شود (أین مبید العتاة و المردة).
حالا سردار ما نماد کار فرامرزی، و حرکت و تحول جهانی شد و مسیری را شروع کرد که اتمام و تثبیت آن به دست حضرت حجت خواهد بود. سردار ما به ما گوشزد کرد که تکلیف ما بیش از خودمان و خانواده ی خودمان و شهر و کشور خودمان است و فقط آن وقتی حق داریم آرام بگیریم که بساط ظلم از عالم برچیده شود (وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه).
مفهوم دیگری که این بار با شهادت سردار احیاء شد، مفهوم انتقام و خونخواهی بود. این هم از مفاهیمی است که در جریان قیام حضرت حجت بسیار پررنگ چه بسا برای بسیاری نامأنوس و نامفهوم باشد.
پس از شهادت سردار خوبان همه خود را بدهکار ایشان می دیدند و با تشییع گسترده ای که رقم زدند نشان دادند که این یک شهادت معمولی و حادثه ی طبیعی نبوده است. با وجود مقابله به مثل ایران و زدن پایگاههای آمریکایی ها، همه این احساس را داشتند که این بهای آن خون نبوده است. واقعاً چند مشت از این موجودات بی ارزش با سردار خوبان برابری می کند؟ این داغ بین المللی با کشته شدن چند آمریکایی آرام خواهد گرفت؟
این مفهوم مقدسی است که در جریان قیام حضرت حجت هم نقطه ی عطف و کانون توجه خواهد بود و در ادعیه و مناجات وارده در مورد امام زمان هم مورد تأکید قرار میگیرد که «این کینه فقط با ظهور امام زمان برطرف خواهد شد؛ آذهب به غیظ قلوبنا». این هم چیزی است که پیش از شروع قیام نیاز به زمینه سازی برای آن احساس می شد.
در دعای ندبه یکی از اهداف قیام همین «خونخواهی» و انتقام سخت اعلام شده است: أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیَاءِ، أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلَاءَ.
در روایات تأکید شده که: قاتلان امام حسین کشته شدند، ولی هنوز انتقام او گرفته نشده است(وَ اللَّهِ لَقَدْ قُتِلَ قَتَلَةُ الْحُسَیْنِ ع وَ لَمْ یُطْلَبْ بِدَمِهِ بَعْدُ). این انتقام جز به دست حضرت حجت محقق نخواهد شد.
در مورد جریانات پس از ظهور هم اشاراتی واصل است که انتقام حضرت از قاتلان امام حسین (ع) سخت و چشمگیر خواهد بود، طوری که عده ای از نزدیکان یاران آن حضرت زبان به شکایت باز می کنند و می گویند: این کشتار تا چه زمان ادامه خواهد یافت؟ پاسخ حضرت هم پیراهن خونین امام حسین (ع) خواهد بود.
انتقام آن حضرت به خون سید الشهدا خلاصه نخواهد شد و اولین انتقام گیری از آن مصیبتهایی خواهد بود که اولین ظالمان در حق حضرت زهرا (س) روا داشتند.
درباره این سایت